معنی فرتود - فرهنگ فارسی عمید
معنی فرتود
- فرتود
- فرتوت، پیر سالخورده و از کار افتاده، بسیار پیر
تصویر فرتود
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فرتود
فرتود
- فرتود
- فرتوت که پیر سالخورده و ازکارافتاده و خرف باشد. (برهان). رجوع به فرتوت شود
لغت نامه دهخدا
فرهود
- فرهود
- صداقت و راستی در دین، پرهود، فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شده است
فرهنگ نامهای ایرانی