جدول جو
جدول جو

معنی عدل گستر

عدل گستر
عادل، آنکه رفتارش توام با عدل و داد است، دادگر
تصویری از عدل گستر
تصویر عدل گستر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عدل گستر

عدل گستر

عدل گستر
داد گستر عدل گستری. عمل عدل گستر دادگستری عدالت
عدل گستر
فرهنگ لغت هوشیار

عدل گستر

عدل گستر
دادگستر. که بسط عدل و داد دهد. عادل:
تخم اقبال در زمین بقا
بانوی عدل گستر افشانده ست.
خاقانی.
امثلۀ قضا بر موجب رضای او موشح برأی انور ملک پرور عدل گستر. (سندبادنامه ص 274)
لغت نامه دهخدا

عدل گستری

عدل گستری
عمل دادگستر. دادگستری:
مفخر اول البشر، مهدی آخر زمان
وحی بجانش آمده آیت عدل گستری.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 423).
اگر عدل گستری در ذات او مفطور بوده است و رعیت پروری... (ترجمه محاسن اصفهان ص 81). از فضیلت استعداد ملک پروری و شرف استبداد عدل گستری... (ترجمه محاسن اصفهان ص 69)
لغت نامه دهخدا

عدالت گستر

عدالت گستر
عادل، آنکه رفتارش توام با عدل و داد است، دادگر
عدالت گستر
فرهنگ فارسی عمید

عدالت گستر

عدالت گستر
آنکه از روی انصاف و عدالت با مردم رفتار کند، آنکه شیوه او عدالت باشد
فرهنگ لغت هوشیار

مدح گستر

مدح گستر
سونگستر آنکه مدح بزرگی یا شیئی مهم را نشر دهد شاعر مدیحه سرای: این کعبتین بی نقش آورد سر بکعبم تا بر دو کعبه گشتم چون کعب مدح گستر. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

عدالت گستر

عدالت گستر
آنکه از روی انصاف و عدالت با مردم رفتار کند. آنکه شیوۀ او عدالت باشد
لغت نامه دهخدا

مدح گستر

مدح گستر
مَدّاح:
این کعبتین بی نقش آورد سر به کعبم
تا بر دو کعبه گشتم چون کعب مدح گستر.
خاقانی.
رجوع به مداح شود
لغت نامه دهخدا