جدول جو
جدول جو

معنی طبیبه

طبیبه
پزشک مؤنث، آنکه بیماران را معالجه می کند، طبیب
تصویری از طبیبه
تصویر طبیبه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طبیبه

طبیبه

طبیبه
مؤنث طبیب. زن بجشک. آسیه، زمین دراز، جامۀ دراز، ابر دراز، پوست. ج، طِباب. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

طبیله

طبیله
مونث طبلی، جامه یمینی یا مصری موشی که بر آن طبل منقوش است
طبیله
فرهنگ لغت هوشیار