جدول جو
جدول جو

معنی ضوضا

ضوضا
داد و فریاد مردم در جنگ یا هنگام ازدحام، هیاهو
تصویری از ضوضا
تصویر ضوضا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ضوضا

ضوضا

ضوضا
ضَوْضاء. ضؤضا. شور و غوغا. (منتهی الارب). بانگ. (مهذب الاسماء). هیاهو. هیابانگ. هلالوش. شور و شغب. مشغله. (نصاب). چنگ و چلب
لغت نامه دهخدا

ضوضا

ضوضا
جزیره ضوضا، در او بلاد بسیار بود و از جمله شهری از سنگ سفید چنانکه بشب روشنی می داد و جزیره را بدان بازمی خوانند. بدان شهر ماران بزرگ مستولی شدند و مردم آن رابازگذاشتند و اکنون خراب است اما (در) آب و هوا خوشترین آن ولایت بود. (نزهه القلوب چ اروپا ص 236)
لغت نامه دهخدا

ضوضاه

ضوضاه
شورو بانگ و فریاد. (منتهی الارب). هیاهو. چنگ و چلپ
لغت نامه دهخدا