معنی سر برزدن سر برزدن سَر بَرزَدَن سر برآوردن و روییدن گیاه از زمین یا برگ و غنچه از درخت، سر زدن، برآمدن آفتاب سر برآوردن و روییدن گیاه از زمین یا برگ و غنچه از درخت، سر زدن، برآمدن آفتاب تصویر سر برزدن فرهنگ فارسی عمید