معنی دست انداختن - فرهنگ فارسی عمید
معنی دست انداختن
- دست انداختن
- دست به چیزی دراز کردن، به تندی و چابکی دست به سوی کسی یا چیزی بردن برای گرفتن آن، دست اندازی کردن
کنایه از مسخره کردن، ریشخند کردن
تصویر دست انداختن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دست انداختن
دست انداختن
- دست انداختن
- مسخره کردن ریشخند کردن ملعبه قرار دادن، شنا کردن سباحت
فرهنگ لغت هوشیار