معنی درگذشتن تصویر درگذشتن درگذشتندَرگُذَشتَن مردن، درگذشتنپیشی گرفتنگذشت کردن، از گناه کسی چشم پوشیدندست برداشتنگذشتن، رفتن، عبور کردنمردن، درگذشتنپیشی گرفتنگذشت کردن، از گناه کسی چشم پوشیدندست برداشتنگذشتن، رفتن، عبور کردن فرهنگ فارسی عمید