معنی خرق خرق شکافتن، پاره کردن، چاک دادن، سوراخ، رخنه، شکافخرق عادت: کنایه از خلاف عادت، انجام دادن کار غیرعادی و معجزه مانند تصویر خرق فرهنگ فارسی عمید