معنی جگرکی جگرکی کسی که دل و جگر گوسفند را کباب می کند و می فروشد، جایی که در آن جگر، دل و قلوۀ گوسفند، گاو، گوساله و امثال آن را کباب کرده و می فروشند تصویر جگرکی فرهنگ فارسی عمید
جگرک جگرک جگر گوسفند: (صنار (صد دینار) جگرک سفره قلمکار نمیخواد (نمیخواهد))، خوراکی که از جگر گوسفند سازند و با روغن و پیاز در تابه تف دهند فرهنگ لغت هوشیار