معنی تضجر - فرهنگ فارسی عمید
معنی تضجر
- تضجر
- اظهار آزردگی و بی قراری کردن از اندوهی یا امری
تصویر تضجر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تضجر
تضجر
- تضجر
- نالیدن و بی قراری کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دلتنگی و بی آرام شدن. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا