جدول جو
جدول جو

معنی تابید

تابید
ابدی ساختن، جاوید کردن، جاودان ساختن، جاودانگی
تصویری از تابید
تصویر تابید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تابید

تابید

تابید
از ریشه پارسی اپدی کردن جاوید کردن جاودانه کردن جاودان ساختن، دعایی که شاعران فارسی در اواخر قصاید بعبارت (تالله باشد، . . باد) می آورند شریطه
فرهنگ لغت هوشیار

تشبید

تشبید
استواراندن استوار کردن: ستون پایه، بر پاداشتن: دیوار ساختمان سازمان
فرهنگ لغت هوشیار

تاکید

تاکید
تاکید پیمان و زین بستن و استوار کردن آنها استواراندن پا فشردن، واژ افزایی آوردن واژه ای که آرشی برابر آرش واژه پیشین داشته باشد، سفارش استوار کردن سخت کردن، کلام سابق را با دلیل و ابرام ثابت کردن، استواری، الزام اثبات، بر دو قسم است: الف - تقریر چیزی بطور ثابت در ذهن مخاطل. ب - لفظی است که بر تقریر دلالت کند، مقابل تاسیس، جمع تاکیدات
فرهنگ لغت هوشیار

تابیه

تابیه
در باب تفعیل آگاهاندن، یاد دادن، شاخچه بندی (تهمت زدن)
تابیه
فرهنگ لغت هوشیار