معنی بافضل - فرهنگ فارسی عمید
معنی بافضل
- بافضل
- دارای برتری در تقوا، علم و کمال، فاضل، دانشمند
تصویر بافضل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بافضل
بافضل
- بافضل
- مُرَکَّب اَز: با مخفف ابا: حالت نصبی ابو، و فضل در تداول فارسی زبانان، و آن کنیه ای بوده است اشخاص را
لغت نامه دهخدا
بافل
- بافل
- احمق. سفیه. نادان. (ناظم الاطباء). اماظاهراً همان باقل است که به اشتباه چنین ضبط شده
لغت نامه دهخدا