معنی آهومند آهومند دارای عیب و نقص، عیب دار، معیوب، آهوناک، برای مثال ز پیری مغزت آهومند گشته ست / ز گیتی روزگارت درگذشته ست (فخرالدین اسعد - ۵۸)، بیمار تصویر آهومند فرهنگ فارسی عمید