معنی آفندیدن آفندیدن جنگ کردن، پیکار کردن، برای مثال در دل او آن نصیحت کار کرد / ترک آفندیدن و پیکار کرد (لبیبی - لغتنامه - آفندیدن)، دشمنی کردن، خصومت ورزیدن تصویر آفندیدن فرهنگ فارسی عمید