جدول جو
جدول جو

معنی انگژک

انگژک
انگژ، بیل پهن که با آن زمین را هموار کنند، آلتی آهنی که پیلبانان با آن پیل را می رانند، کجک
تصویری از انگژک
تصویر انگژک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با انگژک

انگژک

انگژک
مصغر انگژ. (ناظم الاطباء). انگزک. رجوع به انگژ شود
لغت نامه دهخدا

انگژه

انگژه
اَنجُدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، اَنگُیان، رافِه، اَنگُژَد، اَنگُدان، اَنگوژه
انگژه
فرهنگ فارسی عمید

انگژد

انگژد
اَنجُدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، اَنگُدان، رافِه، اَنگُژه، اَنگُیان، اَنگوژه
انگژد
فرهنگ فارسی عمید