معنی هم طراز - فرهنگ فارسی عمید
معنی هم طراز
- هم طراز
- هم قدر، برابر، مساوی، دارای شان و رتبۀ هم سان
تصویر هم طراز
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با هم طراز
هم طراز
- هم طراز
- برابر. هم سطح. هم باد. (یادداشتهای مؤلف) ، هم ردیف. هم مرتبه. هم رتبه
لغت نامه دهخدا
هم تراز
- هم تراز
- هم طراز، هم قدر، برابر، مساوی، دارای شان و رتبۀ هم سان
فرهنگ فارسی عمید
هم تراز
- هم تراز
- هم طراز. برابر. هم سطح. یکسان. (یادداشت مؤلف). رجوع به هم ترازو شود
لغت نامه دهخدا
هم راز
- هم راز
- شخصی که بسبب صمیمت از اسرار دیگری اطلاع یابد محرم اسرار: ما بی غمان مست دل ازدست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار