جدول جو
جدول جو

معنی مراسلات

مراسلات
نامه هایی که به یکدیگر بنویسند، نامه نگاری ها
تصویری از مراسلات
تصویر مراسلات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مراسلات

مراسلات

مراسلات
جمع مراسله، نامه نویسی ها نامه ها گسیله ها جمع مراسله مکاتبات. نامه نگاریها
فرهنگ لغت هوشیار

مراسلات

مراسلات
مکتوبها که به مساویان نویسند. (غیاث اللغات). مکتوبهائی که از طرفین به یکدیگر نوشته شود و پیغام های به یکدیگر و نوشتجات که به یکدیگر از جائی به جائی فرستند. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ مراسله. رجوع به مراسله شود
لغت نامه دهخدا

مرسلات

مرسلات
هفتاد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۰ آیه، عرف
مرسلات
فرهنگ فارسی عمید

مرسلات

مرسلات
جمع مرسله، فرستادگان و: اسپان، باد ها، فرشتگان، جمع مرسله، فرستندگان جمع مرسله (مرسل)، فرشتگان، بادها، اسبان اسبها، جمع مرسله
فرهنگ لغت هوشیار

مراسلت

مراسلت
مراسله: ملوک آفاق بمخالت دولت او مفتخر و سلاطین جهان بمراسلت حضرت او مبتهج
فرهنگ لغت هوشیار

مرسلات

مرسلات
ج ِمرسِله، مؤنث مُرسل. رجوع به مرسِل و ارسال شود
لغت نامه دهخدا

مرسلات

مرسلات
جَمعِ واژۀ مرسَله، مؤنث مرسَل، اسم مفعول از مصدر ارسال. رجوع به مرسَل و ارسال شود، بادها یا فرشتگان یا اسبان. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : والمرسلات عرفا. (قرآن 1/77) ، سوگند به فرستاده شده ها از پی هم
لغت نامه دهخدا