جدول جو
جدول جو

معنی لذاذت

لذاذت
خوشمزه شدن، خوشمزگی، گوارایی، به شادی گذراندن
تصویری از لذاذت
تصویر لذاذت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لذاذت

لذاذت

لذاذت
خوشمزه یافتن چیزی را: لذاذت این قدیه بمبلغی رسیده که... آنرا در سبدها تعبیه کرده. . شهر بشهر فرستاده اند، مزه یافتن
فرهنگ لغت هوشیار

بذاذت

بذاذت
پراشیدگی (بد حالی) سخت گذرانی بد حالی، تواضع (در لباس پوشیدن)
بذاذت
فرهنگ لغت هوشیار

لذاذه

لذاذه
لذاذ. خوشمزه یافتن چیزی را. (منتهی الارب). مزه یافتن. (منتهی الارب) (زوزنی) : لذ هُوَ، مزه دار و بامزه گردید. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

لذات

لذات
لذت ها، ادراک خوشی ها، گوارایی ها، خوشی ها، جمعِ واژۀ لذت
لذات
فرهنگ فارسی عمید