معنی گیاه شناسی
- گیاه شناسی
- علمی که دربارۀ چگونگی گیاهان مختلف بحث می کند، شناختن انواع گیاهان، بتانیک، معرفه النبات
واژههای مرتبط با گیاه شناسی
گیاه شناسی
- گیاه شناسی
- شناختن گیاهان علمی که ساختمان و تقسیم بندی و طرز زندگی گونه ها و انواع مختلف گیاهان را مورد مطالعه قرار میدهد. گیاه شناسی علم بسیار وسیع و پر دامنه ای از زیست شناسی است و شامل تقسیمات علمی دیگر از قبیل سیستماتیک گیاهی و فیزیولوژی گیاهی و اندام شناسی گیاهی و تشریح گیاهی و غیره میشود معرفه النبات: ترویج علم گیاه شناسی (بزمان ناصر الدین شاه قاجار)
گیاه شناسی
- گیاه شناسی
- علمی که موضوع آن تحقیق درباره گیاهان و رستنی هاست
گیاه شناسی
- گیاه شناسی
- عمل گیاهشناس. شناختن گیاهان. و آن، یکی از شعبه های علوم طبیعی است که گیاهان را از لحاظ دسته بندی عملی مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد و درباره تکوین و نشو و نما و آنچه موجب بهتری و جلوگیری از آفت آن است بحث می کند. (از دائره المعارف فرید وجدی). معرفهالنبات. علم النبات. نبات شناسی. برای اطلاع از تاریخچۀ گیاهشناسی به کتاب شش بال ژرژ سارتن مراجعه شود
گیاه شناس
- گیاه شناس
- متخصصی که انواع، ظاهر و ویژگی های گیاهان را بشناسد
گاه شناسی
- گاه شناسی
- وقت شناسی
گیاه شناس
- گیاه شناس
- دانشمندی که تبحر در علم گیاه شناسی داشته باشد عالمی که بیکی از قسمتهای مختلف علم گیاه شناسی احاطه و معرفت داشته باشد
گیاه شناس
- گیاه شناس
- Botanist
گیاه شناس
- گیاه شناس
- botânico
گیاه شناس
- گیاه شناس
- Botaniker
