معنی گرد کردن تصویر گرد کردن گرد کردنگِرد کَردَن کنایه از جمع کردن، فراهم آوردن، گلوله کردن، مدور ساختنکنایه از جمع کردن، فراهم آوردن، گلوله کردن، مدور ساختن فرهنگ فارسی عمید