جدول جو
جدول جو

معنی کوره ده

کوره ده
ده کوچک و کم رونق، ده کم جمعیت و دور از آبادی
تصویری از کوره ده
تصویر کوره ده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کوره ده

کوره ده

کوره ده
ده کوچک و کم آباد. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). ده کم جمعیت که چندان آبادانی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). دهی بسیار کوچک و کم سکنه و کم حاصل. دهی کوچک و ناچیز و حقیر. ده کوره. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
من روشنم از دود غم روز به خویش
ای چرخ تو می دانی و این کوره ده خویش.
رکنای مسیح کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

کوره دره

کوره دره
دهی از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 520 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

کوره راه

کوره راه
راه باریک و ناهموار، راه باریک و پر پیچ و خم در خارج شهر
کوره راه
فرهنگ فارسی عمید

کوره راه

کوره راه
راهی که نادرست و پرپیچ مثل راه مارپیچ باشد و رونده آنرا گم کند
کوره راه
فرهنگ لغت هوشیار

چروه ده

چروه ده
دهی جزء دهستان پره سر طالشدولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش که در 9هزارگزی شمال باختر رضوانده و یک هزارگزی باختر راه شوسۀ انزلی به آستارا واقع است. جلگه و مرطوبست و 1424 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه دنیاچال، محصولش غلات، برنج و لبنیات، شغل اهالی زراعت و شالبافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

توبه ده

توبه ده
توبه دهنده. آنکه گناهکار را از تکرار گناه بازدارد:
الفت ده هجران و وصال است صبوری
مخموری می توبه ده و توبه شکن شد.
نظیری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تورکه ده

تورکه ده
دهی از دهستان گورائیم است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 214 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا