معنی فالج زده فالج زده فلج، عارضۀ توقف یا مختل شدن حرکت در اعضای بدن بر اثر بیماری عصبی یا عضلانی، مبتلا به این عارضه تصویر فالج زده فرهنگ فارسی عمید
فال زدن فال زدن طالع دیدن، از نیک و بد بخت و طالع خود یا دیگری آگاه شدن و از آیندۀ وضع و حال اطلاع یافتن، فال دیدن فرهنگ فارسی عمید
فلک زده فلک زده بدبخت، فقیر، بی طالع سپهر زده بی ستاره مستمند ستمدیده بدبخت، مفلس تهیدست فرهنگ لغت هوشیار