گاوچران، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی شامل ۲۲ ستاره به صورت مردی ایستاده که عصایی در دست دارد، گاوران، عوّاء، بقّار، صیّاح، حارس الشّمال، حارس السّماء، طارد الدبّ
عواء. نام منزلی است از منازل قمر. رجوع به عَوّاء شود: بی صرفه در تنور کن آن زرّ صرف را کو شعله ها به صرفه و عوا برافکند. خاقانی. خصم سگ دل ز حسد نالد چون جبهت ماه نور بی صرفه دهد وعوع عوا شنوند. خاقانی. شیر هشیار از سگ وحشت فزا برتافت رو نور جبهه شور عوا برنتابد بیش ازین. خاقانی. عَوّا نوای عُوا برگرفت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 159). عوا ز سماک هیچ شمشیر تازی سگ خویش رانده بر شیر. نظامی
عواء. منزلی است مر ماه را، و آن پنج یا چهار ستاره است به شکل الف، از برج سنبله. (منتهی الارب) : الا که تا براین فلک بود روان شجاع او و حَیّهالحوای او. منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی چ 1 ص 85). گلبن چو برج جوزا گشته ست و گل بر او بشکفته جای جای سماک و عوا شده ست. ناصرخسرو. و رجوع به عَوّا و عَوّاء شود