معنی زوال پذیر - فرهنگ فارسی عمید
معنی زوال پذیر
زوال پذیر
زوال پذیرنده، نیست شدنی، نابود شدنی، ناپایدار
تصویر زوال پذیر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زوال پذیر
زوال پذیر
زوال پذیر
آنچه فنا شود آنچه دوام نکند ناپایدار مقابل زوال ناپذیر: (جمال زوال پذیر است)
فرهنگ لغت هوشیار
زوال پذیر
زوال پذیر
تغییرپذیر و فناشونده. (آنندراج). فانی و ناپایدار. (ناظم الاطباء). زوال پذیرنده. آنچه فنا شود. آنچه دوام نکند. ناپایدار. مقابل زوال ناپذیر: جمال زوال پذیر است. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مادۀ بعد و زوال شود
لغت نامه دهخدا
زوال ناپذیر
زوال ناپذیر
زوال ناپذیرنده. آنچه فنا نشود. آنچه دوام کند. پایدار. مقابل زوال پذیر: روح جهان زوال ناپذیر است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
زوال ناپذیر
زوال ناپذیر
باقی، پایا، پایدار، جاوید، جاویدان، جاوید، سرمد، فناناپذیر، قیوم، لایزال، ماندنی، مستدام، نوشه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.