جدول جو
جدول جو

معنی دیهه

دیهه
روستا، ده، قریه، آبادی، دهکده، کل، رستاق
تصویری از دیهه
تصویر دیهه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دیهه

دیهه

دیهه
ده. دیه. قریه. روستا و قصبه. (ناظم الاطباء) : امیر اسماعیل رحمه الله مردمان آن دیهه را بخواند... گفتند که مسجد جامع در دیهۀ ما راست نیاید. (تاریخ بخارا نرشخی ص 21). و دیهۀ مماستین و... بنا کرد بعد از آن دیهۀ فرخشی برآورد. (تاریخ بخارا نرشخی ص 7)
لغت نامه دهخدا

دیسه

دیسه
رنگ لون، شبیه نظیر: بی دیس (بی نظیر)، پسوند شباهت و لیافت: حور دیس تندیس طاقدیس فرخاردیس
فرهنگ لغت هوشیار