جدول جو
جدول جو

معنی دارودسته

دارودسته
نزدیکان و یاران و قوم و قبیله و طرف داران کسی
تصویری از دارودسته
تصویر دارودسته
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دارودسته

دار و دسته

دار و دسته
پیروان و اطرافیان چیزی یا کسی، دار و دستۀ فلان کس، دارو دسته راه انداختن، برانگیختن یاران و اطرافیان
لغت نامه دهخدا

داردوست

داردوست
درختی است که دارای ساقه های پیچنده است وآن را عشقه گویند، مهر بانک لبلاب، رجوع به لبلاب، عشقه، عشق پیچان و مهربانک شود، و در تداول جنگلبانی بر همه انواع درختان پیچنده اطلاق شود
لغت نامه دهخدا