معنی خوش خیم
خوش خیم
ویژگی تومور یا غدۀ بی خطر مثلاً تومور خوش خیم
تصویر خوش خیم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش خیم
خوش خیم
خوش خیم
نیک نهاد، خوش خلق
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خیم
خوش خیم
خوش خلق، نیک نهاد، در اصطلاح پزشکی، بی خطر
فرهنگ فارسی معین
خوش خیم
خوش خیم
مقابل دژخیم. (یادداشت مؤلف). نیکوسرشت. نیکوخوی
لغت نامه دهخدا
خوش خیم
خوش خیم
بی خطر
متضاد: بدخیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خوش تیپ
خوش تیپ
خوش چهرمان، منوچهر
فرهنگ واژه فارسی سره
خوش یمن
خوش یمن
میمون ومبارک
فرهنگ لغت هوشیار
خوش طعم
خوش طعم
گوارا، لذیذ، با مزه
فرهنگ لغت هوشیار
خوش سیما
خوش سیما
خوبرو، خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
خوش خوش
خوش خوش
رفته رفته، آهسته آهسته
فرهنگ لغت هوشیار