معنی حفائظ حفائظ حفیظه ها، نگهداری ها و بازداشت از ناروا، حمیت ها، غضب ها، خشم ها، جمع واژۀ حفیظه تصویر حفائظ فرهنگ فارسی عمید
حفایظ حفایظ جَمعِ واژۀ حفیظه. نگاهدارندگان از ناروا، یاددارندگان حمیت ها و خشم ها. (منتهی الارب). رجوع به حفیظه شود لغت نامه دهخدا
حفاظ حفاظ آنچه مانع از دیدن یا بردن چیزی می شود مانند پرده و دیوار، نگهداری کردن، مواظب بودن، مراقبت، مواظبت فرهنگ فارسی عمید