معنی ثایره
- ثایره
- بحران، وضع بد، برانگیخته، منتشرشونده، برپاشده
واژههای مرتبط با ثایره
ثایره
- ثایره
- مونث ثایر، هیجان
ثایره
- ثایره
- مؤنث ثایر، هیجان
ثایره
- ثایره
- تأنیث ثایر، هیجان: امیر سیف الدوله بعد از سکون ثایرۀ جنگ و خمود نایرۀ حرب او را امان داد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 159)
سایره
- سایره
- ستاره گردنده، سیاره
دایره
- دایره
- چنبره، پرهون، گردی
زایره
- زایره
- مونث زایر جمع زایرات
سایره
- سایره
- مونث سایر. یا هفت سایره. هفت سیاره
ثائره
- ثائره
- مونث ثایر، هیجان
ثمیره
- ثمیره
- میوه ناک پر بار
