معنی تنش تنش تنیدن، بافتن، تابیدن، تار بافتن عنکبوت یا کرم ابریشم تنیدن، بافتن، تابیدن، تار بافتن عنکبوت یا کرم ابریشم تصویر تنش فرهنگ فارسی عمید