جدول جو
جدول جو
Ads

معنی آکندن

تصویری از آکندن
تصویر آکندن
آکندن
پر کردن، انباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آگندن، آکنیدن، پر ساختن برای مثال نکوشم به آکندن گنج من / نخواهم پراگندن انجمن (فردوسی - ۶/۵۹۷ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید