معنی اکسیه - فرهنگ فارسی عمید
معنی اکسیه
اکسیه
کساها، جامه ها، لباس ها، عباها، جمع واژۀ کسا
تصویر اکسیه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اکسیه
اکسیه
اکسیه
بوزه که عبارت از شراب است که از آرد جو و امثال آن می سازند و به تازی نبیذ گویند. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
اکسیه
اکسیه
جَمعِ واژۀ کِساء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (دهار) (ناظم الاطباء). و رجوع به کساء شود
لغت نامه دهخدا
اجسیه
اجسیه
مونث اجسی: دوره اجسیه. یا دوره اجسیه. دوره ای که در آن انجمن تشکیل میگردد و اعضای آن برای مشورت و گفتگو گرد میایند: پانزدهمین دوره اجسیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.