جدول جو
جدول جو

معنی کمرشکن

کمرشکن
ویژگی آنچه فشار زیادی به کمر وارد کند، کنایه از دشوار، طاقت فرسا مثلاً مشکلات کمرشکن، کنایه از ویژگی وسیله ای که از وسط خم می شود
تصویری از کمرشکن
تصویر کمرشکن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کمرشکن

کمرشکن

کمرشکن
آنچه که کمر شخص را بشکند، طاقت فرسا بسیار سنگین: مخارج کمر شکن
کمرشکن
فرهنگ لغت هوشیار

کمرشکن

کمرشکن
کار سخت و گران، امر دشوار، پهلوان، دلیر، شجاع، بالای کوه، کمر کوه
کمرشکن
فرهنگ فارسی معین

کارشکن

کارشکن
هر چیز که مانع از پیشرفت کار باشد. (ناظم الاطباء). آنکه کار شکنی کند. ساعی. واشی
لغت نامه دهخدا