معنی کم ظرف
- کم ظرف
- کم حوصله، کسی که لیاقت و کفایت کار مهم ندارد
واژههای مرتبط با کم ظرف
کم ظرف
- کم ظرف
- خود گم خود گم کرده، کم شکیب کسی که حوصله و لیاقت شغل و مقامی را که بدو داده اند ندارد
کم حرف
- کم حرف
- کم سخن کسی که کم سخن گوید و بیش خاموش ماند: (آدمی بود کم حرف و سر بزیر)
کم ظرفی
- کم ظرفی
- حالت و کیفیت کم ظرف
کم ظرفی
- کم ظرفی
- بی طاقتی، بی گنجایشی
کم حرف
- کم حرف
- Uncommunicative
کم حرف
- کم حرف
- pouco comunicativo
کم حرف
- کم حرف
- unkommunikativ
کم حرف
- کم حرف
- małomówny
کم حرف
- کم حرف
- немногословный
