نشانی است مانند شکاف در پای اسب و شتر، بنیان و اصل هر چیزی. (منتهی الارب). اصل و اساس خانه. (از اقرب الموارد). بنیاد سرای. (دهار) ، فرودآمدنگاه قوم، هر شکاف مابین دو چیز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گشادگی مابین پایهای برجهنده. (منتهی الارب). گشادگی و فاصله ما بین پایه های مائده و میز غذا. (از اقرب الموارد). گشادگی میان هردو چیز، و برخی آن را خاص فاصله بین پایه های مائده و میز غذا دانند. (از تاج العروس) ، منزل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، کوشک و قصر یا کوشک ویران، ابر پارۀ سپید، یا ابر که از پیش آفتاب پیدا شود و بپوشاند چشمۀ آفتاب و گرداگرد آنرا، یا ابر که از کرانۀ آسمان خیزدو از دور بانگ تندر آن شنیده شود و نمایان نگردد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بنای بلند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (دهار) ، سپید هر چه باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، میان سرای و اصل آن. (منتهی الارب)
از اقلیم چهارم است، کیکاوس کیانی ساخت و بر پشته موضوع است و مصنوع انگور بسیار دارد و شراب بد باشد حقوق دیوانیش بیست وهفت هزاروچهارصد دینار است. (نزهه القلوب ج 3 ص 105).