هشتمین چهره از وات های واچیک در تازی ض ظ غ سست ناتوان بی بنیه مقابل قوی، درمانده عاجز، بیمار علیل، مغلوب هوی و هوس، نزد امامیه روایتی که راویان آن سلسله جامع هیچیک از شرایط اقسام سه گانه (صحح احسن موثق) نباشد، جمع ضعاف ضعفا. یا این ضعیف. این بنده (نویسنده از خود چنین تعبیر آورد)
صورت هشتم از صور هشتگانه حروف جمل. ضَظِغ لا، نیز گویند یعنی آنانکه همزه، یعنی الف محرکه و الف، یعنی همزۀ غیرمتحرک را دو حرف گیرند ضَظِغ لا گویند. یعنی ض و ظ و غ و الف. - ضَظِغ و ابجدِ چیزی یا کاری بودن، اول و آخر او، همه او بودن: رادی راتو اوّل و آخری حرّی را توضَظِغ و ابجدی. فرخی