جدول جو
جدول جو

معنی شاخ به شاخ

شاخ به شاخ
حالت دو حیوان شاخ دار هنگام روبرو شدن با هم و شاخ زدن به یکدیگر، کنایه از گوناگون و رنگارنگ، برای مثال پرنده مرغکان گستاخ گستاخ / شمایل بر شمایل شاخ بر شاخ (نظامی۲ - ۱۳۷)، بدین امیدهای شاخ درشاخ / کرم های تو ما را کرد گستاخ (نظامی۱ - ۱۰۳)
شاخ به شاخ پریدن: کنایه از از این شاخه به آن شاخه پریدن، هر لحظه موضوع کلام را تغییر دادن و سخنی دیگر گفتن برای فرار از مجاب شدن
شاخ به شاخ جستن: کنایه از از این شاخه به آن شاخه پریدن، هر لحظه موضوع کلام را تغییر دادن و سخنی دیگر گفتن برای فرار از مجاب شدن، شاخ به شاخ پریدن
شاخ به شاخ شدن: کنایه از با کسی رو به رو شدن به عزم مجادله یا زد و خورد
تصویری از شاخ به شاخ
تصویر شاخ به شاخ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شاخ به شاخ

شاخ به شاخ

شاخ به شاخ
کنایه از گوناگون و رنگارنگ باشد، دور و دراز. (برهان قاطع) ، کنایه از گریۀ بسیار کردن. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شاخ بر شاخ

شاخ بر شاخ
گوناگون و مختلف. (ناظم الاطباء) :
پرنده مرغکان گستاخ گستاخ
شمایل بر شمایل شاخ بر شاخ.
نظامی.
، دور و دراز. (ناظم الاطباء). و رجوع به شاخ بشاخ و شاخ در شاخ شود
لغت نامه دهخدا

شاخ در شاخ

شاخ در شاخ
کنایه از دور و دراز و گوناگون. (برهان قاطع) (آنندراج). شاخ بشاخ:
بدین امیدهای شاخ درشاخ
کرمهای تو ما را کرد گستاخ.
نظامی (از آنندراج).
، کنایه از گریه کردن بسیار. (برهان قاطع). و رجوع به شاخ بشاخ شود
لغت نامه دهخدا