جدول جو
جدول جو

معنی ریزش

ریزش
عمل ریختن، ریختن چیزی، کنایه از انعام و بخشش
تصویری از ریزش
تصویر ریزش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ریزش

ریزه

ریزه
ریز، خرد، کوچک، خرده و اندکی از چیزی
ریزه ریزه: خرده خرده، پاره پاره، ریزریز
ریزه
فرهنگ فارسی عمید

گریزش

گریزش
گریز گریخت فرار: کزین لشکر امروز جنگی منم بگاه گریزش درنگی منم
گریزش
فرهنگ لغت هوشیار