معنی رمکی - فرهنگ فارسی عمید
معنی رمکی
- رمکی
- رم کننده، حیوانی که زود رم می کند و می گریزد
تصویر رمکی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رمکی
رمکی
- رمکی
- رَمان. رم کننده:
پند بپذیر و چو کرۀ رمکی سخت مرم
جاهل از پند حکیمان رمد و کره ز شیب.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
کرمکی
- کرمکی
- کسی که دیگرانرا بوسیله ای آزار کند موذی، اطواری، شهوی
فرهنگ لغت هوشیار
نمکی
- نمکی
- منسوب به نمک: نمک زده نمکدار، با ملاحتملیح (بیشتر در مورد زنان و دختران و کودکان بکار رود)
فرهنگ لغت هوشیار