معنی داشگر
داشگر
کسی که کورۀ آجرپزی یا سفال پزی دارد، کوره پز
تصویر داشگر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با داشگر
داشگر
داشگر
کلال. (برهان). فخّاری. (دستوراللغه). کوره پز. کوزه گر و کاسه گر
لغت نامه دهخدا
دادگر
دادگر
عادل
فرهنگ واژه فارسی سره
داغگر
داغگر
داغ کننده، گرم کننده
فرهنگ لغت هوشیار
دادگر
دادگر
عادل
فرهنگ لغت هوشیار
دانشگر
دانشگر
اهل علم و دانش
فرهنگ لغت هوشیار
دخشگر
دخشگر
پیام نویس، گزارشگر، خبرنگار، خبرنویس
فرهنگ لغت هوشیار
دانشگر
دانشگر
دانشور، دانشمند، اهل علم ودانش
فرهنگ فارسی عمید
دادگر
دادگر
داد دهنده، عادل، داد گیرنده، باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
دادگر
دادگر
داددهنده، عادل، یکی از صفات باری تعالی
فرهنگ فارسی معین