معنی خیک نای
- خیک نای
- نی انبان، نوعی نی که به انبان پرباد متصل است و با فشاری که به انبان وارد می کند نواخته می شود، نای انبان، نای مشکک
واژههای مرتبط با خیک نای
خیک نای
- خیک نای
- آلتی از ذوات النفخ و آن خیکی است که بر یک دهانه آن انبونه ای باشدکه در آن دمند تا پر باد شود و بر دهانه دیگر خیک دو نای هم قد را که در طول و عرض متساوی باشند پهلوی یکدیگر محکم کنند و چند انگشت بر سوراخها فرو گیرند چنانکه هر نغمه از یک نای شنیده شود از نای دیگر هم همان مسموع گردد
خشک نای
- خشک نای
- حلقوم
خشک نای
- خشک نای
- حنجره، عضوی غضروفی که در وسط گردن قرار دارد و حاوی تارهای صوتی است، نای گلو
چاک نای
- چاک نای
- مزمار
نیک رای
- نیک رای
- نیک اندیشه، آنکه رای و تدبیر نیکو دارد
نیک نام
- نیک نام
- کسی که نامش به نیکویی برده شود، خوش نام
نیک نامی
- نیک نامی
- خوش نامی: (و ببرکات آن مکارم اخلاق صیت جهان نوردش به نیکنامی و احدوثه جمیل در اقالیم جهان سایر تراست)
نیک رای
- نیک رای
- آنکه رای و تدبیرش مقرون بصلاح و صواب باشد: نیک اندیشه
چاک نای
- چاک نای
- فم حنجره، فم ِ قصبهالریه، مزمار، چاک صوت، (واژه های نو، فرهنگستان ایران)