جدول جو
جدول جو

معنی خشک انگبین

خشک انگبین
نوعی صمغ شیرین، عسلی که در کندو خشک شده باشد
تصویری از خشک انگبین
تصویر خشک انگبین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خشک انگبین

خشک انگبین

خشک انگبین
نوعی صمغ که در بعضی درختان فارس پدید آید، عسلی که در کندو خشک شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار

خشک انگبین

خشک انگبین
شهد و عسلی که در خانه کبت خشک شده باشد. (ناظم الاطباء). شهد و عسلی را گویند که در خانه زنبور خشک شده باشد و آن را عسل خشک خوانند طبیعت آن گرم تر از عسل متعارف است. (برهان قاطع) (آنندراج) (از شرفنامۀ منیری). خشکنگبین. رجوع به خشکنگبین شود. خشک انگبین او انگبینی بود خشک و از او بوی دارو آید و از کوههای پارس خیزد و فعلش قوی تر که فعل این دگر انگبین و غذاش بیشتر که غذای او. (الابنیه فی حقایق الادویه)
لغت نامه دهخدا

خار انگبین

خار انگبین
از خار شتری حاصل شود و در ولایت خواف بسیار است. (نزهه القلوب خطی)
لغت نامه دهخدا

سرشک انگبین

سرشک انگبین
کنایه از ترشی و چاشنی است که مرکب از آب و عسل و سرکه باشد، دوشاب. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

سرک انگبین

سرک انگبین
سکنجبین معرب آن است. (رشیدی). سکنجبین. سکنگبین. رجوع به همین کلمات شود
لغت نامه دهخدا

سک انگبین

سک انگبین
سرکنگبین: و آبش چون با سک انگبین بخورند یرقان را نیک بود. (الابنیه عن حقایق الادویه)
لغت نامه دهخدا

خشکنگبین

خشکنگبین
خشک انگبین، نوعی صمغ شیرین، عسلی که در کندو خشک شده باشد
خشکنگبین
فرهنگ فارسی عمید

خشکنگبین

خشکنگبین
مَن ّ. (یادداشت بخط مؤلف) ، عسل خشک. خشکنجبین. خشک انگبین. رجوع به خشک انگبین شود
لغت نامه دهخدا