معنی خرنش خرنش صدای خرخر، خرّوپف، صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آیدخرخر، خرناس، خره، خراخر، غطیط تصویر خرنش فرهنگ فارسی عمید
خرند خرند ردیفی از آجر که روی زمین کنار جوی یا باغچه جنب یکدیگر چینند خشتکاری اطراف باغچه و کنار صفه و ایوان، ردیف رده قطار، گیاهی است شبیه اشنان که بدان رخت شویند و اشخار و قلیا از آن سازند فرهنگ لغت هوشیار