جدول جو
جدول جو

معنی حراج

حراج
فروختن چیزی به قیمت پایین تر از قیمت اصلی آن، فروش چیزی به مزایده، فروش ملک یا کالا در حضور عدهای که هر کس بیشتر بخرد به او بدهند
تصویری از حراج
تصویر حراج
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حراج

حراج

حراج
بمعنی جامه هائی که روی طناب اندازند تا خشک شود و در فارسی بمعنی فروش چیزی بمزایده میگویند، فروش ملک یا کالا در حضور عده ای که هر کس بیشتر بخرد باو بدهند
فرهنگ لغت هوشیار

حراج

حراج
حرج ها، فشارها، اعتراض ها، شکایت ها، گناه ها، بزه ها، جمعِ واژۀ حرج
حراج
فرهنگ فارسی عمید