جدول جو
جدول جو

معنی چشم گاوی

چشم گاوی
گاوچشم، ویژگی آنکه چشمان درشت دارد، فراخ چشم، در علم زیست شناسی نوعی بابونه که گلبرگ های باریک دارد و شبیه چشم است، چشم گاو، چشم گاو میش، چشم بز، چشم آهو، چشم گربه
تصویری از چشم گاوی
تصویر چشم گاوی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چشم گاوی

چشم گاو

چشم گاو
نام گل گاوچشم است که بعربی ’عین البقر’ خوانند. (برهان). نام گلی است که آن را گاوچشم نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). نوعی گل. (ناظم الاطباء). چشم گاومیش. رجوع به چشم گاومیش شود
لغت نامه دهخدا

چشم آروی

چشم آروی
تعویذی که به جهت دفع چشم زخم (از انسان حیوان باغ خانه و جز آنها) سازند حرز
فرهنگ لغت هوشیار

چاه گاوی

چاه گاوی
دهی است ازدهستان گوهر کوه بخش خاش شهرستان زاهدان که در 51 هزارگزی باختر خاش و 8 هزارگزی جنوب راه فرعی نرماشیربه خاش واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 200 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش لبنیات، شغل اهالی گله داری و راهش فرعی است و ساکنین ده از طایفۀ گشادزائی میباشند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

چشمه ناوی

چشمه ناوی
دهی است جزء بخش ایوانکی شهرستان دماوند که در 6 هزارگزی جنوب باختری ایوانکی واقع است. و 280 تن سکنه دارد. محصول این آبادی غلات، خربزه و لبنیات است و شغل اهالی زراعت، گله داری و بافتن جوال و جاجیم. این آبادی از راه شوسه در حدود قلعه ماری راهی فرعی دارد که میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

چشمه گاو

چشمه گاو
دهی است از دهستان عرب خانه بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 77 هزارگزی شمال باختری خوسف بر سر راه مالرو عمومی گیو به شوسف واقع است. جلگه و معتدل است و 124 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و مالداری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’چشمه ای است در بلوک مانه که میان مغرب و شمال بجنورد واقع است’. (از مرآت البلدان، ج 4 ص 244)
لغت نامه دهخدا

چشم گاومیش

چشم گاومیش
نام گل گاوچشم است. گویند هفت رنگ میباشد. (برهان). گل گاومیش که دارای هفت رنگ است. (ناظم الاطباء) :
غنچه با چشم گاومیش بناز
مرغ با گوش پیلگوش براز.
نظامی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا