جدول جو
جدول جو

معنی چرخ خوردن

چرخ خوردن
چرخیدن، گشتن، گردش، بر گرد خود یا چیزی گشتن
تصویری از چرخ خوردن
تصویر چرخ خوردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چرخ خوردن

چرخ خوردن

چرخ خوردن
بمعنی حرکت دوری است. (آنندراج). گرد گردیدن. بدور خود یا بدور کسی گشتن.
- چرخ خوردن سر، دوار داشتن و گیج رفتن سر.
- ، برگشتن سر. رجوع به چرخ رفتن شود
لغت نامه دهخدا

چرخ خورده

چرخ خورده
آنچه یا آنکه بدور خود چرخ خورده باشد، گردنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

چین خوردن

چین خوردن
چین برداشتن، شکنج یافتن، شکن یافتن، چروک شدن، پست و بلندی یافتن، ناهموار شدن سطح زمین، چین خوردگی
فرهنگ لغت هوشیار