جدول جو
جدول جو

معنی پیر دهقان

پیر دهقان
دهقان پیر، دهقان سال خورده، شراب انگوری کهنه
تصویری از پیر دهقان
تصویر پیر دهقان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پیر دهقان

پیر دهقان

پیر دهقان
دهقان پیر دهگان سالخورده، کدخدا بزرگ ده، شراب انگوری کهنه: هین جام رخشان در دهیدظزاده را جان در دهیدخ آن پیر دهقان در دهیداز شاخ برنا ریخته. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیر دهقان

پیر دهقان
دهقان پیر. دهقان سالخورده، کدخدا و بزرگ ده، شراب انگوری کهنه. شراب کهنۀ انگوری. (برهان). می انگوری. (شرفنامه). پیر سالخورده. (برهان) :
آن جام رخشان دردهید آزاده را جان دردهید
وآن پیر دهقان دردهید از شاخ برنا ریخته.
خاقانی.
و رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 244 شود
لغت نامه دهخدا

پر دهان

پر دهان
با همه دهان و زبان بملء فیه: (زوپشت روزگار قوی گشت و این سخن در روی روزگار بگویم پر دهان) (اثیر اخسیکتی)
پر دهان
فرهنگ لغت هوشیار