معنی پری فش - فرهنگ فارسی عمید
معنی پری فش
- پری فش
- پریوش، مانند پری، پری وار، پری روی، پری پیکر
تصویر پری فش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پری فش
پری فش
- پری فش
- پری وش:
کنیزان یکی خیل پیشش بپای
پری فش همه گلرخ و دلربای.
(گرشاسب نامه)
لغت نامه دهخدا
پریدوش
- پریدوش
- پَریشَب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پَرَندوش، پَردوش، پَرَند، پَرَندوار
فرهنگ فارسی عمید