معنی پابرهنه پابرهنه کسی که کفش و جوراب در پا ندارد، برای مثال شه چو عجز آن حکیمان را بدید / پابرهنه جانب مسجد دوید (مولوی - ۳۷)، کنایه از بی چیز، تهیدست تصویر پابرهنه فرهنگ فارسی عمید