جدول جو
جدول جو

معنی بوشپاس

بوشپاس
خواب، رؤیا، خواب خوش، بوشاسب، بشاسب، گوشاسب
تصویری از بوشپاس
تصویر بوشپاس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوشپاس

بوشناس

بوشناس
آنکه شامۀ صحیح داشته باشد. (آنندراج). آنکه بخوبی در میان بوها تشخیص میکند. (ناظم الاطباء). آنکه بخوبی، بویها را تشخیص دهد. (فرهنگ فارسی معین) :
ما بحسن صورت از معنی قناعت کرده ایم
بوشناسان را قماش پیرهن منظور نیست.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بوشباس

بوشباس
بوشاسپ، (آنندراج) :
جهاندیدۀ پیر اخترشناس
بدوبازگفتم من این بوشباس،
زراتشت بهرام (از آنندراج)،
رجوع به بوشاسب شود
لغت نامه دهخدا

بوشقاب

بوشقاب
ظرف غذا خوری پهن و گرد و کم عمق سکر سکرچه. یا بشقاب گود. بشقابی که برای خوردن غذاهایی مانند سوپ بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار